عمر جهان
به سيماي آية «خلق السموات و الارض» بار ديگر نگاه كنيد. همه اين جهان پهناور و بزرگ در شش روز يعني در شش بخش و مرحله از زمان خلق شدهاند. و اگر مرحلة «ايجاد» را نيز به آن بيافزاييم، هفت مرحله ميشود. زمان نيز همگام با مادة اوليه و در همان مرحلة ايجاد بوجود آمده است.
پس دست كم در مورد آغاز روزهاي ششگانه اين آگاهي كلي را داريم كه ابتداي آنها همان مرحلة ايجاد بوده است. كه با رخ دادن انفجار يا تحوّل عظيم در مركز جهان پايان يكي از آنها فرا ميرسد.
از لحظة آغازين تحوّل (كه كرات و كهكشانها به گاز، مذاب و انرژي تبديل ميشوند) تا تشكيل كامل آسمان (قشر) جديد، و كهكشانها و كرات جديد، شب آن روز محسوب ميشود.
پس از رخداد ششمين تحول و سپري شدن شب آن، روز هفتم شروع شده و اينك در حوالي عصر اين روز هستيم.
اكنون موضوع جالب اين است: آيا ميتوان رقمي براي مدت زمان يكي از اين «روز»ها تعيين نمود؟ آيا اسلام از اين مسأله نيز سخن گفته است؟ خوشبختانه پاسخ اين سئوال مثبت است. طول يكي از اين روزها هيجده ميليارد و دويست و پنجاه ميليون سال (000/000/250/18) است.
و اگر اين رقم را در شش ضرب كنيد (000/000/500/109) يكصدو نه ميليارد و پانصد ميليون سال، با سالهاي كرة زمين ما، به دست خواهد آمد.
اگر بنابراين باشد كه اين روزها شب نيز داشتهاند بايد رقم مذكور را در دو ضرب كنيم. كه رقم (000/000/000/219) به دست ميآيد.
البته براي به دست آوردن عمر جهان تا امروز، بايد مدت صبح تا عصر روز هفتم را نيز بر رقم مذكور بيافزاييم. كه در سطرهاي بعدي به بحث آن خواهيم پرداخت. اين محاسبه بر اساس آية 47 سورة حج و آية 4 سورة معارج، انجام مييابد.
نجوم شناسان و محققين علوم فضايي و كيهاني غربي عمر كهكشانهاي كنوني و سازمان كنوني جهان را بين پانزده ميليارد (000/000/000/15) و ده ميليارد (000/000/000/10) سال تخمين ميزنند كه به نظر ميرسد اين يافتة آنها چندان از واقعيت دور نباشد. آنان معتقدند: قبل از مدت مذكور همه كهكشانها و منظومهها و فاصلة ميان آنها، تودهاي از گاز و مواد مذاب و قهراً همراه با انرژي بوده است. و كهكشانها و كرات از آن گازها و مواد مذاب و انرژي بوجود آمدهاند.
اگر مجموع شش شبانه روز را به ميانگين ده و پانزده ميليارد يعني (000/000/500/12) اضافه كنيم رقم (000/000/500/231) سال به دست ميآيد. كه تخميناً مجموع عمر جهان از «ايجاد» تاكنون ميباشد. و قبل از آن روزي بود روزي نبود، غير از خدا چيزي نبود.
|